هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی (1)

تا به حال شده است در طول گفتگو یک پرسش خاص را برای مخاطب خود مطرح کنید بی آن که انتظار جواب از او داشته باشید؟ برخی از سوالات جنس متفاوتی دارند و با این که در قالب یک پرسش مطرح می‌شوند اما اهداف دیگری را دنبال می‌کنند. در ادبیات این دسته از سوالات پرسش بلاغی یا استفهام بلاغی خوانده می‌شوند و معمولا با اغراض ثانویه توسط گوینده بیان می‌گردند. ادبیات غنی فارسی سرشار از این آرایه‌ی پرکاربرد است که در شاهنامه نمونه‌های چشمگیری از آن مشاهده می‌کنیم؛ مثلا:

ز رستم بپرسید خندان دو لب/ تو گفتی که با او به هم بود شب

که شب چون بدی؟ روز چون خاستی؟/ ز پیکار دل بر چه آراستی

به جز اشعار و نثرها، گفتگوی روزمره ما هم معمولا با پرسش بلاغی خواه ناخواه آراسته می‌شود. سخنرانی یک از آن گفتگوهایی است که می‌تواند به خوبی با آرایه‌ی ملموس استفهام بلاغی آرایش شود و برای درک و جذب بهتر توسط مخاطب آماده‌سازی گردد.

آن چه که در ادامه می‌خوانید ریز و درشت هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی است. باشد که بعد از مطالعه این مطلب یک هنرمند تمام عیار در مدیریت سخنرانی باشید.

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

دانش‌نامه ویکی‌پدیا به این شکل به تفسیر و معرفی آرایه “پرسش بلاغی” می‌پردازد:

استفهام انکاری یا پرسش بلاغی گونه‌ای آرایه ادبی است که در قالب یک پرسش، موضوعی را مطرح می‌کند بی‌آنکه صرفاً به دنبال پاسخ مشخصی برای پرسش اصلی باشد. اگرچه استفهام انکاری از دیدگاه زبانی پرسش به شمار می‌آیند، اما از آن جا که گاه با بیان پرسش موضوعی از پیش مشخص و اعلام می‌شود (برای نمونه پاسخ آن پرسش در خود صورت پرسش نهفته باشد)، همیشه نیاز به گذاشتن علامت سؤال در جلوی استفهام انکاری نیست. در بسیاری موارد استفهام انکاری برای آغاز یک گفتگو یا جلب توجه برای آن که شنونده پیام را متوجه شود به کار می‌رود. برای نمونه، جمله «هوا سرد نشده است؟» در خود پیام سرد شدن هوا را پنهان دارد.

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

نمونه‌ای رایج از استفهام انکاری، «آیا تاکنون شده است کاری را درست انجام دهی؟» است که در آن در واقع دیدگاه شخص دوم درباره هوش و استعداد طرف مقابل بیان می‌شود و نه پرسشی مستقیم برای دانستن پاسخ.

استفاده از این آرایه استراتژی‌های خاصی مطابق با هر موقعیت دارد که آگاهی کامل از آن به کاربرد بهتر استفهام بلاغی کمک می‌کند.

استراتژی‌های در استفاده از پرسش بلاغی

بسیاری از نطق‌های بزرگ و شناخته‌شده دنیا شامل پرسش بلاغی می‌شوند. نطق گتیسبورگ لینکلن از معروف‌ترین و شاهکارترین سخنرانی‌های معروف دنیا است که در آن از پرسش بلاغی استفاده شده است.

به طور کلی نیاز به استفاده از پرسش بلاغی در طول سخنرانی نادر است؛ اما از آن جایی که معمولا یکنواختی و مشکل خستگی مخاطبان بر اثر تکرار مداوم وجود دارد استفاده از راهکارهای جایگزین به حای مطرح کردن ایده اصلی همچنان به سخنرانان توصیه می‌شود.

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

استفاده از پرسش بلاغی توام با دعوت به تفکر

یکی از بزرگ‌ترین ثمرات استفاده از استفهام بلاغی دعوت مخاطب به بیش‌تر فکر کردن است. اگر سخنرانی شما سلسله جملات و عباراتی باشد که قرار است در مدت زمان معین ارائه دهید با استفاده از پرسش بلاغی مخاطبان شما به صورت غیرفعال به سمت بیش‌تر گوش دادن و جستجو در میان صحبت‌های شما ترغیب می‌شوند.

با استفاده از پرسش بلاغی در واقع شما مخاطبانتان را به شرکت فعال در یک گفتگو دعوت کرده‌اید. مثلا فرض کنید در یک سخنرانی با موضوع “دست‌یابی به اهداف” در حال صحبت کردن هستید. در حالی که اکثر مخاطبان معتقدند یک نیرو خارجی مانع از دست‌یابی آن‌ها به اهدافشان می‌شود شما با طرح چنین پرسشی می‌تواند آن‌ها را وادار کنید به رفتارهایی که منجر به شکست خودشان می‌شود فکر کنند:

تعیین اهداف ساده است؛ اما دست‌یابی به آن‌ها چندان ساده نیست. ایده شما برای در هم شکستن خودتان چیست؟

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

دعوت از مخاطبان برای توافق با شما با طرح پرسش بلاغی

برای متقاعد کردن مخاطبان شما به عنوان یک سخنران ابتدا نیاز به متن سخنرانی برای انگشت به دهان کردن شنوندگان دارید و سپس نیاز دارید اعتبار به دست آورید. این اعتبار از راه هم‌نظر نشان دادن خودتان و هم‌سو بودن اهداف و افکارتان با مخاطبان به دست می‌آید. بدین منظور از طرح استفهام بلاغی استفاده کنید؛ حتی اگر مخاطبان با تکان دادن سرشان بخواهند موافقت خود را با شما اعلام نمایند.

فرض کنید در یک رویداد در میان کارمندان خانم یک شرکت خاص سخنرانی می‌کنید. استفهام انکاری در این شرایط و برای ثابت کردن توافق نظرتان با مخاطبان به این شکل به کار می‌آید:

با وجود مدت زمانی که برای اشتغال در شرکت و رسیدگی به امور منزل اختصاص می‌دهید، آیا سپری کردن اوقات فراغت برای کسب آرامش و انرژی مجدد حق شما نیست؟!

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

متلاطم کردن احساسات با طرح پرسش بلاغی

در میان سخنرانی‌های معروف تاریخ یک فاکتور مشترک به چشم می‌خورد و آن تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان به شیوه خاص است. از ویژگی‌های سخنرانان تاثیرگذار هم زدن یا بهتر بگوییم؛ متلاطم کردن دریای احساس مخاطب می‌باشد.

به طور کلی سخنرانی از ابتدا یک جریان احساسی یک‌طرفه است که بسته به ظرفیت‌های مخاطب می‌تواند دوطرفه شود. برای این که این مسیر به یک جاده دوطرفه تبدیل شود پرسش بلاغی گزینه خوبی خواهد بود.

فرض کنید در یک رقابت سیاسی شرکت کرده‌اید. به جای این که بگویید ” آن‌ها هرگز کاری برای کمک کردن به مردم انجام نداده‌اند” بهتر است با طرح پرسش بلاغی بگویید:

آن‌ها چه کاری برای کمک کردن به ما انجام داده‌اند؟!

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

گزینه دوم یا استفهام بلاغی همیشه گزینه قوی‌تری خواهند بود چون با وادار کردن مخاطب به فکر کردن و رسیدن به پاسخ “هیچ”، باعث می‌شود مخاطب درگیر تعاملی مثبت شود

آموزش سخنرانی را کلیک کنید


آموزش فن بیان به کودکان

زبان پایه و اساس ارتباط است و توانایی درک و بیان اطلاعات را به انسان ها می دهد. زبان از طریق حرکات، نشانه ها، تصاویر و یا کلمات به ما توانایی برقراری ارتباط می دهد. فن بیان تاثیر زیادی در موثرتر کردن ارتباطات با دنیای پیرامونمان دارد. هر چقدر زودتر با مهارت فن بیان آشنا شویم, موفق تر خواهیم بود. به همین دلیل است که والدین دلشان می خواهد که کودکانشان با دایره لغاتی گسترده, فن بیانی مناسب ,دستور زبانی صحیح و مهمتر از همه با اعتماد به نفس صحبت کنند. خوشبختانه آموزش فن بیان به کودکان کار خیلی سختی نیست و تنها نیاز به همکاری والدین و تمرین مداوم با کودک دارد.

آموزش فن بیان به کودکان

بسیاری از کودکان خجالتی و یا درونگرا هستند. بنابراین یکی از مهمترین کارهایی که در آموزش فن بیان به کودکان باید انجام داد بالا بردن اعتماد به نفس ایشان است. روش های زیر کمک می کند فرزندتان با اعتماد به نفس بالا و فن بیانی خوب صحبت کند.

به کودک فرصت دهید

بسیاری از ما منتظر نمی مانیم تا کودک جواب سوال مان را بدهد و یا جمله ای را کامل بگوید. وقتی سوالی از کودکتان پرسیدید 5-10 ثانیه صبر کنید تا کودک به شما پاسخ دهد. این کار به کودک اجازه می دهد تا چیزی که می خواهد بگوید را پردازش کند. این کار در پیشگیری یا کاهش لکنت زبان در کودکان نیز موثر است.

گفتار کودک را بیش از حد تصحیح نکنید

بیش ازحد تصحیح کردن لغاتی که کودک از آن ها استفاده می کند, به جای اینکه مهارت های ارتباطی او را بالا ببرد دقیقا عکس عمل می کند. مخصوصا در مورد کودکانی که خجالتی اند. هر چقدر بیشتر اصرار کنید که کودکتان درست و صحیح صحبت کند بیشتر خواهید دید او کمتر و کمتر حرف می زند. انتظار “کاملا صحیح صحبت کردن” یک کودک دقیقا مثل این است که از کسی که رانندگی بلد نیست انتظار داشته باشید بهتر رانندگی کند!

با کودک مانند یک بزرگسال رفتار کنید

با کودکان طوری صحبت کنید که انگار بزرگسال هستند. ( در عین حال به یاد داشته باشید که آنها کودک اند.) منظور ما از اینکه می گوییم با آنها مانند یک فرد بزرگسال صحبت کنید این نیست که از دایره لغات بزرگسالان، جوک و یا اطلاعاتی که آنها درکی از آن ندارند استفاده کنید. این بدان معنی است که نوبت صحبت کردن و تماس چشمی را با کودک رعایت کنید و برای آنچه می گویند ارزش قائل شوید.

تعامل با فرزند در گفتگو

با در نظر گرفتن سن کودک, یک بستر خوب برای گفتگو با او ایجاد کنید. گفتگو به کودک کمک می کند تا صحبت های افراد دیگر گوش دهد و همچنین در آن شرکت کند. بنابراین وقتی در مورد یک موضوع خاص صحبت می کنید نوبت صحبت کردن را رعایت کنید تا کودک هم بتواند در گفتگو شرکت کند.

بازی :

کودکان با بازی کردن می توانند خیلی چیز ها را یاد بگیرند. توجه داشته باشید تمامی بازی های آموزش فن بیان به کودکان نیاز به تمرین و تکرار دارند. بهتر است یک گروه از کودکان هم سن و سال تشکیل دهید تا بتوانند با هم مهارت فن بیانشان را تقویت کنند. چرا که هر سخنران نیازمند مخاطب است. اما اگر این امکان وجود نداشت خودتان هم می توانید با کودکتان این بازی ها را انجام دهید. برای نمونه می توانید از این نوع بازی ها برای آموزش فن بیان به کودکان خود استفاده کنید.

بازی حدس زدن : یک ارائه پاورپوینت کنید و در آن اسم یا شکل خاصی را بنویسید. از یکی از بچه ها بخواهید پشت به پاورپوینت بنشیند و ما بقی بچه ها به نوبت در  مورد آن چیز توضیح دهند تا کودک بتواند حدس بزند آن کلمه چیست.

توصیف اشکال: یک تصویر با شکل های هندسی را به یکی از کودکان نشان دهید و از او بخواهید شکل ها را توصیف کند تا هم تیمی اش بتواند آن شکل را بکشد.

بازی چند تا : این بازی ساده مخصوصا برای کودکان خردسال بسیار خوب است و آن ها را مجذوب خود می کند. برای مثال در مورد یک ویژگی خاص  که در حیوانات مشترک است از او سوال کنید. چند حیوان می توانی نام ببری که تخم می گذارند؟ چند تا حیوان نام ببر که در دریا زندگی کنند ؟ چند تا حیوان نام ببر که برگ بخورند؟ و غیره. این کار باعث می شود کودک فکر کند و به کلماتی که می شنود دقت کند.

بازی مشاغل: به کودک بگویید فرض کند که یک شغل خاص دارد. مثلا کشاورز است. سپس از او بخواهید در مورد آن شغل صحبت کند و بگوید چه کار هایی انجام  میدهد. این کار به فن بیان و گفتار کودک بسیار کمک می کند.

قصه گویی: از کودکتان بخواهید قصه ای که قبلا برایش خوانده اید را برای شما و همسالانش تعریف کند. همچنین می توانید شخصیت های یک قصه را به هر یک از  کودکان اختصاص دهید و از آن ها بخواهید به جای شخصیت های داستان حرف بزنند. این کار به بالا بردن اعتماد به نفس و فن بیان کودکان کمک زیادی میکند.

جان بخشیدن به اشیا: از کودک بخواهید خودش را به جای یک شی بگذارد و از زبان آن برای شما صحبت کند. مثلا به جای عروسک و یا مدادش.

بازی گزارشگری یا مجری گری: از کودک بخواهید بعنوان یک گزارشگر یا مجری برایتان برنامه اجرا کند. این کار به دایره لغات کودک کمک بسزایی می کند. همچنین این تمرین کمک خواهد کرد که او احساس اعتماد به نفس بیشتری در مقابل جمعیت داشته باشد و تلاش کند تا افکارش را با سایر همسن و سالانش به اشتراک بگذارد

انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس را کلیک کنید


استفاده از واژگان و اصطلاحات عامیانه تا چه اندازه در سخنرانی مجا

گفتگوهای روزمره فارغ از نوشته های موجود در هر کتاب و جزوه ای که با زبان رسمی و افعال خشک و خالی نوشته شده اند از شیرین ترین بخش های هر زبان هستند. واژگان و اصطلاحات عامیانه زاییده زبانی هستند که محدود نمی شود و پیوسته ظرفیت های واژگان موجود در آن یک گویش تازه با قاعده و قانون خاص خود را به وجود می آورد. زبان فارسی هم از آن دسته زبان های رسمی است که همیشه آبستن کلمات و عبارات و اصطلاحات جدید بوده و از دل آن عبارت های خودمانی یا غیررسمی زیادی متولد شده است. اما همان طور که می دانیم استفاده از این واژگان یا عبارات موقعیت خاص خود را دارند و مثلا در محافلی که چند ده تا چند صد مخاطب مقابل شما قرار دارد استفاده از آن محدودیت هایی دارد.

در بررسی واژگان عامیانه و شناخت تمام اصطلاحات من درآوردی و جملاتی که هر روز با ترکیب کلمات متنوع زبان توسط ما ساخته می شوند به یک سوال اساسی بر می خوریم؛ این که بعد از شناخت یا تولید واژگان و اصطلاحات عامیانه دقیقا کجا و تا چه حد می توانیم از آن ها استفاده کنیم؟ به جز جمع های صمیمی خانوادگی یا دوستانه آیا در سخنرانی ها هم می توان با به شکل عامیانه با مخاطبان گفت و گو نمود؟

امروز بعد از ارزیابی و شناخت دقیق عبارات عامیانه و ویژگی های آن ها قصد داریم حد و حدود و مرزهای پنهان تعیین شده برای استفاده از این عبارات و اصطلاحات را در سخنرانی بشناسیم و به تمام سوالات مطرح شده پاسخ دهیم.

حدود استفاده از واژگان و اصطلاحات عامیانه در سخنرانی

تعاریف بسیاری برای عبارات عامیانه وجود دارد؛ اما شاید بهترین تعریف برای آن مجموعه ای از کلمات یا عبارات باشد که توسط عده زیادی از مردم مورد استفاده قرار می گیرد؛ اما به شکل رسمی توسط همان بخش کثیری از مردم پذیرفته نیست.

واژگان عامیانه فقط مختص به زمان ما نیستند و برخلاف آن چه که در فیلم های تاریخی مشاهده می شود بازیگران از عبارات خیلی رسمی و کتابی استفاده می کنند این موضوع به قرن چهاردهم میلادی باز می گردد. حتی در کتاب های شکسپیر هم تعداد زیادی از عبارات عامیانه ای پیدا شده است که نشان می دهد استفاده از این قبیل کلمات یا جملات زمان و مکان نمی شناسد و انسان ها همواره به دنبال راهی برای ساده تر کردن و کوتاه کردن راه های ارتباط کلامی خود بوده اند.

حدود استفاده از واژگان و اصطلاحات عامیانه در سخنرانی

قدرت پنهان عبارات عامیانه!

وقتی که مشغول تهیه متن سخنرانی و ارائه آن برای جذب مخاطبان در سخنرانی هستیم ایده های پشت این کلمات بسیار حیاتی هستند. مسلما هیچ سخنرانی نمی تواند انتظار داشته باشد مخاطب بلافاصله  آن چه که بیان کرده را بفهمد و بعد از سخنرانی آن را کاملا به خاطر سپرده باشد. این مورد تا نه به صورت کامل و فقط تحت یک شرایط خاص امکان پذیر است: این که کلمات خیلی هوشمندانه گزینش شوند و با ارتباط غیرکلامی در سخنرانی به کار برده شوند.

آن چه که تحت عنوان نیرو واژگان و اصطلاحات عامیانه بیان می شود همان القا حس گرمی و صمیمیت به سخنرانی است. عبارت های خودمانی عامیانه ( و نه عبارت های کوچه بازاری) چیزی شبیه به شعر نو هستند که نیازی به قافیه و ردیف ندارد. به کمک عبارت های عامیانه است که یک تصویر ذهنی زنده و پویا در شکل مخاطب شکل می گیرد و کلام باورپذیر می شود.

آن چه که مهم می باشد این است که زبان های مختلف در جهان به مرور زمان از بین یا تحلیل می روند و این عبارت های عامیانه هستند که به ماندگاری یک زبان کمک می کنند.

حدود استفاده از واژگان و اصطلاحات عامیانه در سخنرانی

نمونه هایی از کاربرد زبان عامیانه در سخنرانی

  1. بی توجهی به قواعد و دستور زبان: مادامی که دستور زبان رعایت نشود و جایگاه فعل، فاعل، مفعول و… جا به جا شود شیوه سخنرانی عامیانه یا محاوره است
  2. استفاده از کلمات غیررسمی: برخی از کلمات ذاتا غیررسمی هستند و در مکالمات کاری یا حرفه ای جایگاهی ندارند
  3. استفاده از واژگان ضعیف: استفاده از تکه کلام ها در سخنرانی که قبلا به معرفی آن ها پرداختیم به سخنرانی شکل غیررسمی و عامیانه می دهد

حدود استفاده از واژگان و اصطلاحات عامیانه در سخنرانی

حدود استفاده از عبارات عامیانه در سخنرانی

در تعیین مرزهای استفاده از واژگان و اصطلاحات عامیانه به دو طرف یعنی شما و مخاطبان توجه می کنیم؛ یعنی حدود استفاده از این جملات:

  1. به مخاطبتان بستگی دارد
  2. به خودتان بستگی دارد

اما برای این که بفهمید جمعی که بین آن ها صحبت می کنید ظرفیت پذیرش این شیوه سخنرانی را دارند یا نه باید چند سوال از خود پرسیده و به آن ها پاسخ دهید:

مخاطبان من عموما از چه نسلی هستند؟

نسل مربوط به دهه هفتاد یا هشتاد بهتر از هر نسل دیگری اصطلاحات عامیانه امروزی را متوجه می شوند. اگر مخاطبان عموما هم سن مادر یا پدر شما هستند آن ها را با هم قیاس کنید و ببینید این عبارات تا چه حد برای پدر یا مادر شما قابل فهم است

حدود استفاده از واژگان و اصطلاحات عامیانه در سخنرانی

سرواژه ها برای همه آشنا هستند؟

اغلب ما به دنبال کوتاه کردن جملات و کلمات هستیم. از این رو ممکن است یک عبارت را با سرواژه کردن در یک جمله خلاصه کنیم. این دست سرواژه ها برای همه آشنا نیست و بنابراین لازم است قبل از به کار بستن آن ها خود جمله را به صورت کامل بیان کنید

کلمات چندپهلو یا دچار ایهام هستند؟

برخی از کلمات در زبان فارسی یا در هر زبان دیگر فارغ از معانی واقعی خود در زبان عامیانه کاربردهای دیگری پیدا کرده اند. مثلا ممکن است افراد بزرگ تر از شما به عنوان نسل های قدیمی تر با واژه “جفنگ” که معادل کلمه اسپم می باشد آشنا باشند اما هرگز مثل نوجوانان یا جوانان از این واژه در مکالمات روزمره استفاده نکنند. این در حالی است که بسیاری از نوجوانان از این دست کلمات به صورت گسترده استفاده کنند. یا اصطلاح “سه شدن” که خیلی وقت است باب شده بین جوانان متداول و مرسوم است اما برای افرادی که شاید هم سن و سال شما نباشند چند پهلو خواهد بود.

حدود استفاده از واژگان و اصطلاحات عامیانه در سخنرانی

کلمات انتخابی من واقعا هیچ جایگزینی ندارند؟

تمام واژگان و اصطلاحات عامیانه که ما به کار می بریم نمونه های محاوره ای جملات و کلمات رسمی خاصی هستند که از قبل وجود داشته اند. پس کمی مکث و جستجو در دایره لغت به ما کمک می کند تا نمونه های موجه تر و قابل قبول تری را انتخاب کنیم. در این مواقع است که ضرورت استفاده از متن و یادداشت در سخنرانی مطرح می شود تا هرگز به خاطر فراموش کردن واژه های اصلی مجبور به استفاده از واژگان عامیانه نشوید

آموزش سخنرانی را اینجا دنبال کنید


قدرتمند کردن صدا در سخنرانی ؛ با این ترفندها صدایتان را شفا دهید

وقتی که سوزان بویل، خواننده اسکاتلندی، در برنامه معروف استعدادیابی بریتانیا برای تست خوانندگی شرکت کرد آن چه که عاید او از این برنامه شد فراتر از حد تصور بود. صدای بویل نه یک صدای عادی بلکه یک برند شد تا او با استفاده از آن بتواند توجه مخاطبان زیادی در دنیا را به خود جلب کند. نه فقط سوزان بویل بلکه تمام خوانندگان و سخنرانان دنیا به واسطه صدای خود هویت پیدا می کنند. اگرچه خواندن با صحبت کردن متفاوت است اما ریشه این دو صدا یکسان است. کسانی هم که شما را نمی بینند چشم انتظار نوایی هستند که قرار است از تارهای صوتی شما خارج شود و یک سخنران تنها ابزاری که دارد صدا است و صدا! از این رو فن قدرتمند کردن صدا در سخنرانی به خصوص برای کسانی که به صورت حرفه ای سخنوری می کنند مطرح می شود.

صدای افراد دقیقا مثل صدای یک ساز است. ساز درونی شما بر اساس فیزیکی که درون شما شکل گرفته است می نوازد و نهایتا نوایی به گوش شنونده می رسد. اگرچه ذات صدای انسان ها به این سادگی قابل تغییر نیست اما کیفیت و قدرتی که در سخن گفتن وجود دارد با صبر و حوصله تغییر می یابد.

شاید شما سوزان بویل بعدی باشید که با ترفند های قدرتمند کردن صدا در سخنرانی که در دانشگاه زندگی می آموزید توجه مخاطبان خود را به خود و ثدرت صدایش جلب می کند.

ترفندی های قدرتمند کردن صدا در سخنرانی

Tips for a Powerful Voice

قدرتمند کردن صدا در سخنرانی

تشدید صدا

فکر می کنید صدای شما تشدید کافی را برای این که به جان شنوندگان تلنگری بیندازد دارد؟ با مفهوم تشدید در قوانین سخنرانی آشنا نیستید؟ اصلا می دانید رزونانس صدای شما در چه سطحی قرار دارد؟

شاید مفهوم تشدید برای سخنرانان به اندازه کسی که می خواهد وارد عرصه خوانندگی شود مطرح نباشد. اما یک سخنران هم لازم دارد صدای خود را مشدد کند و به این شیوه رزونانس صدا را بالا ببرد. رزونانس همان کیفیت نهان صدا است که میزان عمق، طنین اندازی و تکامل را وقتی که از تارهای صوتی  بر می خیزد مشخص می کند. صدایی که از عمق گلو بر می خیزد معمولا خفه می شود و صدایی که از بینی خارج می شود کمی نامفهوم است. بهترین صدایی که می تواند شنونده را با تعادل رو به رو کند صدایی است که صرفا از دهان خارج می شود.

ریلکسیشن صدا

تمام حالاتی روحی افراد در قدرتمند کردن صدا در سخنرانی تاثیرگذار هستند. وقتی که فرد عصبی است و کلا بابت موضوع خاصی احساس خوشایندی ندارد ماهیچه های صوتی یا همان تارهای معروف ارتعاشات خود را از دست می دهند. این کاهش انعطاف پذیری و حالت لرزش بدنه ماهیچه ها باعث می شود صدای گوشخراش از ناحیه حنجره شنیده شود. از این رو معمولا به سخنرانان توصیه می شود قبل از شروع سخنرانی حتما چندین بار نفس عمیق بکشند.

صدا دقیقا مثل رگ های خونی است که در بدن شما پراکنده شده اند. زمانی که اکسیژن کافی به این منطقه یعنی ناحیه تولید صدا نمی رسد دقیقا مثل رگی که با کاهش اکسیژن رو به رو شده است تنگی رخ می دهد. تنگ شدن صدا هم دقیقا همان چیزی است که سخنران از آن دوری می کند.

قدرتمند کردن صدا در سخنرانی

ریتم صدا

ریتم همان چیزی است که صدا را خوشایند می کند. وقتی که تلاطمی در صدا و تن آن دیده نشود گفته می شود صدا از ریتم خوبی برخودار است. برای بهبود ریتم صدا در سخنرانی یکی کردن کلمات با هم، ترکیب واول یا حروف صدا دار با هم و جلوگیری از تفکیک کلمات از هم کمک کننده هستند. البته این مورد بستگی به زبان و فرهنگ دارد. در زبان انگلیسی یکی کردن مصوت ها از اهمیت زیادی برخوردار است. مثلا یک سخنران حرفه ای برای این که صدایش به گوش آمریکایی ها خوش آید به جای تلفظ ترکیب “bus stop” آن را به صورت busstop تلفط می کند تا تلاطم و جدایی میان کلمات رخ ندهد.

ریتم یکی از مهم ترین ارکان دلچسبی جهت قدرتمند کردن صدا در سخنرانی است. اگر فردی بخواهد حرفه ای عمل کند و در سخنرانی همزمان از دو زبان مختلف استفاده کند به ریتم باید توجه داشته باشد. مثلا واژه ها در زبان چینی با ریتمی تند و تیز بیان می شوند. در حالی که در زبان فارسی یک تعادل و نرمی ملایم برای رعایت ریتم وجود دارد که از انگلیسی زبانان کم تر است.

قدرتمند کردن صدا در سخنرانی

برای این که ریتم را در سخنرانی توسعه دهید بازوی خود را خیلی راحت در عرض بدن خود قرار دهید، صدای خود را غنی کنید و به خروج حروف صدا دار از دهانتان توجه داشته باشید.

پیمایش صدا

می دانستید صدای شما هم مثل یک استخر آب عمق و ابعاد خود را دارد؟ یکی از ویژگی های سخنران خوب پیمایش دائمی و بدون وقفه صدای آن است. تنها راهی که برای قدرتمند کردن صدا در سخنرانی از طریق پیمایش صدا وجود دارد انتخاب جملات کوتاه و ساده ای که به هیچ وجه پیچیده نیستند می باشد. علت این موضوع هم مشخص است. وقتی که فرد بخواهد با جملات پیچیده و طولانی تری منظور خود را منتقل کند مدام مجبور است نفس گیری کند و این یعنی مکثی که میان جملات ایجاد می شود و برای گوش مخاطب ممکن است خوشایند نباشد.

تنوع در سخن برای صدا خوب است!

توانایی شما در خواباندن مردم بیش تر از آن چه که فکر می کنید می باشد! کافی است صدای خود را نه بالا ببرید و نه پایین؛ آن گاه یک جمعیت 200 هزار نفری می توانند با لالایی شما به سرزمین خواب و خیال بروند!

قدرتمند کردن صدا در سخنرانی

از این رو لازم است به سه فاکتور اساسی برای قدرتمند کردن صدا در سخنرانی توجه کنید:

سرعت صحبت کردن

اگر سرعت بالایی در حرف زدن دارید ترمز را بکشید! وقتی که فردی با عجله صحبت می کند اولین برداشتی که از او می توان داشت عصبی بودن این فرد می باشد. در مقابل کسی که زیادی آرام باشد و نتواند هیچ تغییری در جو ایجاد کند سخنران خوبی نیست!

تنظیم پیچ صدا

پیچ صدای خود را در دست داشته باشید. شما دقیقا مثل یک رادیو هستید. با این تفاوت که مخاطبان شما رو به روی شما هستند و در چشمانتان زل زده اند! صدای رادیو را نه خیلی کم و نه خیلی زیاد کنید. حالتی نرمال و استاندارد را ایجاد کنید.

شوق و اشتیاق

عشق شما به مسئله ای که در حال بحث درباره آن هستید به مخاطبان عشق القا می کند.

قدرتمند کردن صدا در سخنرانی

خلاص شدن از شر تو دماغی بودن صدا

مشکلات تو دماغی بودن صدا چه به خاطر بیماری باشد و چه به خاطر یک نقصان در سیستم تنفسی فرد باشد بالاخره چیزی است که باید پذیرفت. اما قرار نیست همه کسانی که با این مسئله رو به رو هستند از سخنرانی بترسند. برای این افراد راهکارهایی جهت کاهش تودماغی بودن و قدرتمند کردن صدا در سخنرانی وجود دارد تا بالاخره صدایشان با این ترفند های شفا بخش بهبود یابد. توصیه می کنیم تا می توانید در فضای باز فریاد بزنید و با صدای بلند صحبت نمایید. فضای بسته ای که در بینی شما ایجاد شده است را در هم شکنید تا راه تنفس شما برای همه مسیر های موجود علاوه بر بینی باز شود.

انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس را کلیک کنید


5 درسی که از سخنرانیهای آبراهام لینکلن باید بیاموزید (2)

شاید فن بیان هیچ سخنرانی به اندازه آبراهام لینکلن در ایالات متحده آمریکا مطرح نباشد؛ خصوصا اگر بخواهیم به صورت اختصاصی سخنرانی‌های رییس جمهورهای ادوار گذشته را تحلیل کنیم. بعد از نطق معروف گتیسبورگ بود که سخنرانی‌های آبراهام لینکلن در ایالت متحده بازتابی گسترده یافت و در دومین مراسم افتتاحیه کار ریاست جمهوری‌اش نیز بسیار تحسین می‌شد و اغلب از آن سخنانی نقل می‌کنند. او در این سخنرانی‌ها توانست دلیل و منطق فعالیت‌های ایالات متحده آمریکا را به وضوح روشن سازد؛ بدون آن که به حاشیه کشیده شود.

افراد بزرگی و صاحب‌نامی در تاریخ فنون خطابه را با روش‌های ابداعی خود دگرگون کردند؛ مثلا در فن بیان هیتلر شاهد زبان بدن متفاوت و اثرگذاری هستیم که شاید در آن زمان کسی فکرش را هم نمی‌کرد تا این حد موثر واقع شود. و یا در نوشتار متن سخنرانی اوباما شاهد سبک متفاوتی هستیم که حاوی نکات ارزنده‌ای برای سخنرانان است.

با این حال در سخنرانی‌های آبراهام لینکلن خصوصا در نطق گتیسبورگ شاهد نکات ارزنده‌ای هستیم که آشنایی با آن‌ها برای کسب تجربیات بیش‌تر در طول سخنرانی خالی از لطف نیست.

5 درسی که از سخنرانی‌های آبراهام لینکلن باید بیاموزید

بعد از نبرد گتیسبورگ که در آن 8000 سرباز کشته و در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند، برای آن‌ها مراسم یادبودی برگزار شد که در آن از لینکن برای سخنرانی دعوت شد. جالب است بدانید او متن سخنرانی را در پشت پاکت‌نامه و در قطار نوشته بود اما تاثیر عمیق کلماتش تا نسل‌های بعد نیز باقی ماند.

در بخش اول با دو درس مهم از سخنرانی‌های آبراهام لینکلن آشنا شدید: اول شروع نطق با دست گذاشتن روی اشتراک‌هایی که با مخاطب داریم و دوم استفاده از آرایه‌ها و دستگاه‌های ادبی مختلف برای تاثیرگذاری بیش‌تر روی مخاطب.

سایر نکاتی که باید بدانیم عبارتند از:

سخنرانی‌های آبراهام لینکلن

تکرار و تمرکز بر کلمات کلیدی پراهمیت‌تر

تکرار کلمات یکی دیگر از بخش‌های کلیدی در سخنرانی‌های آبراهام لینکلن بود. لینکلن تاکید زیادی روی کلمه به کلمه سخنرانی‌هایش داشت. به برخی از کلماتی که در نطق گتیسورگ لینکلن بیش از سایر کلمات به چشم می‌خورند توجه کنید:

  • ما: ده مرتبه
  • این‌جا: هشت مرتبه
  • مختص ما (اختصاص داده شده به آمریکا): شش مرتبه
  • ملت‌ها: پنج مرتبه

این حجم از تکرار در طول سخنرانی مهمی که در مجموه 271 کاراکتر بیش‌تر نداشت شاید در نگاه اول زیاده‌روی به نظر برسد؛ اما با تاکید بر تکرار کلمات کلیدی توجه مخاطبان ناخودآگاه به سمت کلمات هدف ما متمایل می‌شود.

در تصویر زیر، آنالیز تکرار در استفاده از کلمات مختلف توسط آبراهام لینکلن را مشاهده می‌کنید:

سخنرانی‌های آبراهام لینکلن

از این بخش از نطق آبراهام لینکلن چه می‌آموزیم؟

قبل از سخنرانی کلماتی که فکر می‌کنید مرکز ثقل سخنرانی هستند را مشخص کنید. این کلمات را خصوصا در مباحثه‌ها و زمانی تکرار کنید که مخاطبان بیش‌تر روی واژه‌هایی که استفاده می‌کنید تمرکز کرده‌اند. این کلمات معمولا در بخش‌های مهمی مثل عنوان سخنرانی، مقدمه سخنرانی و طراحی اسلایدها مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

استفاده از چارچوب‌های ساده در سخنرانی

از ویژگی‌های سخنرانی‌های آبراهام لینکلن چارچوب‌های ساده‌ای بود که بدون تکلف در بخش‌های مختلف به کار گرفته می‌شد. مثلا در نطق معروف گتیسبورگ مشاهده می‌کنیم که سه زمان حال، گذشته و آینده توسط لینکلن با ارائه جملاتی تاثیرگذار و در چارچوبی ساده بررسی شده است:

گذشته: 87 سال پیش نطق لینکلن با اشاره به امضای اعلامیه استقلال و تشکیل یک ملت تازه شروع شد

حال: او در بخش حال، زمینه کنونی سخنرانی را مورد بررسی قرار می‌دهد و به جنگ داخلی، میدان جنگ بزرگ (گتیسبورگ) و صحنه فداکاری‌هایی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد این ملت همچنان در حال آزموده شدن هستند.

آینده: لینکلن آینده را طوری به تصویر می‌کشد که یک رابطه مطلوب بین مردم و دولت ایجاد شده است. در تمام این بخش‌ها، کلمه “ملت” مهم‌ترین عامل پیوند دهنده بخش‌های مختلف به یکدیگر بوده‌اند.

سخنرانی‌های آبراهام لینکلن

از این بخش از نطق آبراهام لینکلن چه می‌آموزیم؟

از این طبقه‌بندی هوشمندانه لینکلن درس مهم “زمان‌سنجی” در سخنرانی را می‌آموزیم. اگر شما هم به وقت‌شناسی در سخنرانی پایبند هستید به نکات زیر توجه کنید:

  1. سخنرانی خود را با گذری بر گذشته شروع کنید. عموما در این بخش به نقاط مثبت در گذشته اشاره می‌شود
  2. در بخش حال توضیح دهید که شما و مخاطبان با عبور از چه چالش‌هایی به زمان فعلی رسیده‌اند. سپس به شرح تعارض‌ها، نقاط منفی و ناهمواری‌های این مسیر بپردازید
  3. در مرحله آخر به شرح آینده‌ای بپردازید که شفاف‌تر است و مخاطب نسبت به وقوع آن ایمان دارد.

سخنرانی‌های آبراهام لینکلن

تمام این سه بخش در بسیاری از انواع سخنرانی‌ها از جمله سخنرانی انتخاباتی به کار گرفته می‌شوند. شاید این متد برای سخنرانی‌های طولانی کافی نباشد اما در سخنرانی‌هایی که با محدودیت زمان رو به رو هستیم و در عین حال به یک متن خاطرانگیز نیاز داریم بهترین گزینه خواهد بود.

فراخوانی شفاف مخاطب به عمل

مرور نطق گتیسبورگ و جزئیات آن این حقیقت را آشکار می‌کند که حتی اگر سخنرانی شما جنبه آگاهی‌بخشی داشت و قرار بود بدون تعامل و گفتگو در حداقل زمان ممکن برگزار شود باز هم می‌توان جمعیت رو به رو را به تعامل و همکاری دعوت کرد.

در نطق گتیسبورگ شاهد آن هستیم که تمام کلمات لینکلن در ارتباط با جنگ داخلی و مسائلی از این قبیل انتخاب شده‌اند. اما در بدنه متن سخنرانی آبراهام لینکلن به صورت مستقیم و غیرمستقیم مخاطبان را به عمل فراخوانی می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد تمام تلاش خود را برای انجام کارهای ناتمام بعد از جنگ داخلی به کار ببندند.

سخنرانی‌های آبراهام لینکلن

از این بخش از نطق آبراهام لینکلن چه می‌آموزیم؟

تعامل در سخنرانی با مخاطبان، یکی از ارکان اصلی در هر سبک و سیاقی است که برای نطق خود برمی‌گزینید. برای فراخوانی شفاف مخاطب به عمل دست به دامن ایما و اشاره نشوید. خواست خود را از مخاطب بخواهید و نظیر آبراهام لینکلن به آن‌ها اعتماد دهید خواست شما باعث سعادتمندی و پیروزی آن‌ها خواهد شد.

آموزش سخنرانی را اینجا بیاموزید